انجمن طلاب عدالتخواه کرمان | ||
فتنه 88 یک واقعه تاریخی است وهمچون آینه ای است که می توان در آن خوب و بد را دید و از آن عبرت گرفت. از این جهت معیار بسیار مناسبی است برای سنجش وقایع دیگر، اشخاص و عملکرد آنها. در زیر گوشه ای از رفتار و گفتار مدیریت معزول مدرسه کرمانیها با عملکرد فتنه گران مقایسه شده، که نتیجه آن، تقارب زیاد بین آن دو است. 1- مطیع ولایت نبودن: معنای ایستادن در مقابل حکم مجتهد و حاکم شرع چیست؟ آیا جز تقابل با نظر مقام معظم رهبری، چیز دیگری می تواند باشد؟ 1) حضرت آیه الله مومن، هم منتخب شورای عالی برای قضاوت در مساله مدرسه کرمانییها است و هم با وجود اینکه خودشان مجتهدند، از سوی رهبر انقلاب نیز اذن برای قضاوت دارند. 2) مقام معظم رهبری برای حل و فصل مسائل، در تمام موارد از جمله مدرسه علمیه کرمانیها، تاکید بر رعایت ضوابط قانونی و شرعی دارند و اگر کسی سخنان ایشان را فقط در فتنه 88 و یا اختلافات دولت و مجلس مرور کند، آنرا تصدیق خواهد کرد. 3) حضرت آیه الله مومن از زمان حضرت امام رضوان الله تعالی علیه، از فقهای شورای نگهبان بوده و اخیرا نیز با حکم مقام معظم رهبری در این سمت ابقاء شدند. این شورا از ارکان اصلی نظام است و همانطور که حضرت امام برای این شورا اهمیت ویژه قائل بودند (صحیفه امام ج 14 ص370 /ج 17 ص 321 و431 و 441 /ج 19 ص 155/ج 20 ص 457)، مقام معظم رهبری نیز تاکید بسیار بر آن و حفظ جایگاه آن دارند چرا که مشروعیت قوانین مصوب مجلس با تایید شورای نگهبان است. بنابراین حضرت آیه الله مومن، هم مورد اعتماد و اطمینان رهبر انقلاب است و هم قضاوت ایشان، خواست رهبری و مورد رضایت ایشان است به همین دلیل کسانی که در این مساله می خواستند از طریق رهبری یا دفتر ایشان قضیه مدرسه کرمانیها را به نفع خود تمام کنند، نتوانستند به خواسته خود برسند و با در بسته مواجه شدند. آنچه که از منش مدیریت سابق مشاهده کرده ایم، استبداد رای آقایان است. چرا که نه تنها حکم حضرت آیه الله مومن را نمی پذیرند بلکه شورای عالی را نیز قبول ندارند. یکی از مسوولین سابق، در جمع طلاب وبرخی از مسوولین، چند مرتبه به این مساله اذعان داشته است. بنابراین پر واضح است که تقابل مسوولین معزول فقط با یک حکم نیست، بلکه تقابل با تمام ساز و کار نظام حوزه علمیه و در نهایت تقابل با رهبری است. این منطق و این خودکامگی برای ما آشناست. ما آنرا به عیان در سران فتنه و حامیان آنها دیدیم. آنان علنا اعلام می کردند که شورای نگهبان، دولت، مجلس و نیروهای نظامی و انتظامی را قبول ندارند و همه باید مطیع محض آنان باشند. این دیکتاتوری به همین جا ختم نشد به طوری که با کینه توزی و لجاجت، به صراحت در مقابل ولایت فقیه نیز ایستادند. بعد از سخنرانی مقام معظم رهبری در تاریخ 29 خرداد 88 در نماز جمعه که همه را به رعایت قانون و همچنین پایان دادن به اغتشاشات و لشکرکشی های خیابانی، امر کردند، مجمع روحانیون مبارز که از حامیان اصلی سران فتنه بود و آقای انصاری هم عضو آن است، بیانیه دادند و مردم را به خیابانها دعوت کردند که حاصل آن علاوه بر اینکه عبور از فصل الخطاب بودن سخن رهبری بود، باعث خسارت های مالی فراوان و چند کشته و زخمی شد. 2- ایجاد خسارت به اموال و املاک وقفی متعلق به طلاب و تضییع آنها: ماجرای خسارت به موقوفات مدرسه کرمانیها، حکایتی پر از غصه است که هرچه درباره آن گفته شود، کم است. این اموال واملاک، وقف طلاب و فضلای کرمانی شده بود که به آسودگی به تحصیل علوم دینی بپردازند و در آینده، عالمانی بزرگ و مجتهدانی به نام شوند و با مراجعت به شهر خود بتوانند تحولی بزرگ ایجاد کرده و فرهنگ دینی استان کرمان را ارتقاء دهند. این موقوفات، اگر به طور صحیح حفظ و نگهداری می شدند، درآمد آنها به اندازه ای زیاد بود که می توانست حتی مخارج کل حوزه علمیه قم را تامین کند، اما آنچه که در عمل توسط مسوولین معزول اتفاق افتاده، کاملا خلاف این است: - برخی از این موقوفات، سالها پیش فروخته شده اند و پول آنها مشخص نیست کجا هزینه شده است. - برخی دیگر مراقبت نشده اند و تلف شده اند. - برخی دیگر نیز در حال حاضر در حال فروخته شدن است. - برخی نیز هم اکنون، درآمد دارند و درآمد آنها اجاره داده می شود و یا فروخته می شود که البته مسوولین سابق باید پاسخ دهند پول حاصل از فروش آنها کجا میرود.
آنها با سوء مدیریت خود، به اموال وقفی متعلق به طلاب و فضلای کرمان خسارت وارد کرده اند که جهت اطلاع یا یادآوری آنها باید گفت این اقدام حق الناس است و درباره بخشیده نشدن آن در پیشگاه الهی همین بس که در روایت امده است : شهید همین که اولین قطره خونش به زمین می ریزد، تمام گناهانش بخشیده می شود مگر حق الناس. در دوران فتنه نیز یکی از زشت ترین کارهایی که فتنه گران انجام دادند، خسارت مالی و معنوی فراوان به نظام و مردم بود: مانند آتش زدن بانک ها، اتوبوس ها، خودروهای نیروی انتظامی، مساجد، پایگاه های بسیج، مغازه های مردم و... حتی به مراسم عزای امام حسین علیه السلام هم رحم نکردند و در روز عاشورا چادرهای عزا را به آتش کشیدند و پایکوبان و هلهله کنان به خوشحالی پرداختند. اقدام شرم آوری که قلوب مردم مسلمان ما را جریحه دار کرد که به دنبال آن حادثه عظیم 9 دی توسط مردم خلق شد که پاسخ کوبنده ای به فتنه گران و حامیان داخلی و خارجی آنان بود. 3- نداشتن محبوبیت در بین طلاب و رو حانیون کرمان: آنچه که مسوولین معزول در این بیست و چند سال مدیریت خود از آن رنج می بردند، علاوه بر بحران مشروعیت، بحران محبوبیت نیز بود به طوری که در این سالها فقط تعداد انگشت شماری حامی در بین طلاب و روحانیون پیدا کردند که این تعداد هم به دلایل مشخصی گرد مدیریت سابق می گشتند. در حالیکه شروع حرکت عدالتخواهی طلاب کرمان، با چهارصد امضاء از سوی طلاب وروحانیون بود که در ادامه این حرکت مقدس، طلاب دیگر نیز به آنها پیوستند. آنچه اهمیت دارد این است که بسیاری از طلاب و روحانیون عدالتخواه، از روی اعتقاد و برای نهی از منکر و دفاع از مظلوم وارد صحنه شده اند و آن را یک مجاهدت دانسته و از تهدیدها هم هراسی ندارند.
در ایام پر التهاب سال 88، در ابتدا، فتنه گران در سخنان و بیانه های خود، طرفداران و حامیان خود را، تمام مردم ایران معرفی می کردند و خواسته خود را خواست همه مردم می دانستند و برخی از حامیان آنها نیز به تقلید از شبکه های مجازی و ماهواره ای و برای روحیه دادن به یکدیگر از شعار ما بی شماریم استفاده می کردند اما رفته رفته این توهم آنان از بین رفت چرا که در صحنه عمل و در کف خیابان، فقط تعدادی اراذل و اوباش مانده بود که تنها هنرشان آتش زدن چند سطل زباله بود. بنابراین آنچه که برای همه کاملا مشخص شد این است که فتنه و فتنه گری جایی در بین مردم ما ندارد و همه تا آخر پشتیبان رهبر ونظام خود خواهند بود. این تجربه ای است از گذشته تاریخ برای آینده آن. [ پنج شنبه 92/5/3 ] [ 12:46 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |